دَجّال و سُفياني كيستند ؟
يكي از نشانه هاي ظهور حضرت مهدي (ع) خروج دجال و سفياني است ، و اين دو به دست سپاه آن حضرت كشته مي شوند ، سوال اینجاست که اينها چه كسانيند؟ و در كجايند و چگونه كشته مي شوند؟
مطابق پاره اي از روايات ، در آستانه قيام حضرت مهدي (ع) افراد كذاب و دروغگو پرچم مخالفت با آن حضرت بلند مي كنند ، دو نفر از آنها كه از سرزمين شام و فلسطين بر مي خيزند ، دجال و سفياني مي باشند ، اين دو نفر در حقيقت دو طاغوت سركشي هستند كه با دار و دسته بسيار خود به عنوان ضد انقلاب ، شورش مي نمايند .
دجال که يك نفر طاغوت فريبكار و حليه گر است ، با ترفندهاي خود ، جمعيتي را به دور خود جمع مي كند و به مخالفت بر مي خيزد ، بعيد نيست كه او يكي از طاغوتهاي صهيونيست باشد. (من قريه تعرف با ليهوديه (بحارالانوار ، ج52 ص194)
امیرمومنان علي (ع) در ضمن خطبه اي فرمود : حضرت مهدي با يارانش از مكه به بيت المقدس مي آيند و با دجال و ارتش او مي جنگند ، و آنها را تار و مار مي كنند و خود دجال نيز به هلاكت مي رسد .
و مطابق روايتي ، دجال را دستگير كرده و در محل كناسه كوفه به دار مي زند .
از روايات استفاده مي شود ، دجال مردي لوچ است ، و ادعاي پيامبري و خدايي از راه حلول مي كند و با جادو و شعبده و تصرف در چشمها ، مردم را به سوي خود جذب مي نمايد .
پيروان او بيشتر از اراذل و اوباش و طبقات آلوده از يهود و زنهاي ناپاك و فرزندان آنها مي باشند .
حضرت عيسي (ع) به كمك حضرت مهدي (ع) مي آيد ، و در كشتن دجال شركت مي كند ، و مردم و شهرها را از فتنه و آشوب او نجات مي دهد .
‹‹سفياني›› طاغوت ديگري که در چهره مقدس نماها ظاهر مي گردد ، از نسل عتبه بن ابوسفيان است ، چهره اش سرخ مايل به زرد مي باشد ، ذكرش به : « يارب يارب يارب » بلند است ، و آنقدر بي رحم و پليد است كه كنيزش را كه از او بچه دار شده زنده به گور مي نمايد .
جنايات سفياني و گسترش آن جنايات در خونريزي فساد ، بسيار است .
پيامبر (ع) فرمود : سفياني از وادي يابس (اطراف دمشق) با سپاه خود ، وارد دمشق مي شود ، دو لشكر تشكيل مي دهد ، يكي را به سوي مشرق (كوفه و اطراف آن) مي فرستد ، و ديگري را به سوي مدينه حركت مي دهد ، لشگر اول در كوفه و بغداد ، به كشتار و جنايات عظيم دست مي زنند .
لشكر دومش به سوي مدينه رهسپار مي گردد ، و سه شبانه روز در آنجا به قتل و غارت مي پردازد ، سپس براي جنگ با سپاه مهدي (ع) به سوي مكه حركت مي نمايد ، در مسير راه وقتي كه به سرزمين ‹‹بيداء›› مي رسد ، جبرئيل به فرمان خدا آن چنان به آن زمين ضربه مي زند ، كه همه آنها جز دو مرد ، در آن زمين فرو مي روند و نابود مي شوند. (بحارالانوار ، جلد 52 ، ص186)
سرانجام حضرت مهدي (ع) با سپاه خود از جانب كوفه به سوي سفياني كه در اطراف بيت المقدس ، موضع گرفته ، حركت مي كند ، و پس از گفتگو و مذاكرات ، سرانجام جنگ خونيني بين سپاه حضرت مهدي (ع) و سپاه سفياني ، رخ مي دهد ، و سپاهيان حضرت مهدي (ع) پيروز مي شوند ، و زمين از لوث وجود سفياني و پيروان پليدش ، پاك مي گردد .
و مطابق بعضي از روايات ، سفياني به دست ياران مهدي (ع) اسير و دستگير شده به فرمان حضرت مهدي (ع) گردنش را مي زنند و روي سنگي كه در محل ورود به بيت المقدس قرار دارد ، اعدام و كشته مي شود .
قابل ذكر است كه يكي از سپاهيان مخالف ، سپاه ‹‹بتريه›› است ، كه متشكل از ده هزار نفر، در مسير كوفه به جنگ سپاه امام (عصر) مي آيند و همه آنها به دست پر توان ياران مهدي (ع) به هلاكت مي رسند .
نظرات شما عزیزان: